قدم اول: مسیر

به نام هستی بخش هستی آفرین

در مسلک عشق دیو دد یا خدا فرشته معنا نمیدهد تنها چیزی  که معنا می دهد آزادگی است...

آزادگی واقعا یعنی چه؟ که کل جهان مجذوب اویند؟ از نظر من آزادگی یعنی سوق دادن نفس به سمت بی آلایشی یعنی در این جهان فانی چیزی  وجود ندارد که مرا باز دارد یا حرکت دهد چیزی وجود ندارد که مرا از پرواز به سمت کمال منع کند. آزاگی یعنی تمام تمام وجودم خواستار بهتر و بهتر شدن و همیشه  تشنه و نأشه به سمت بینهایت رفتن و به وجود بی حد پروردگار رسیدن باشد.

  عشق معنایش آزادگی است که این آزادگی توشه راه هر عاشقی است ولی مسیر های غلط و انحراف ها در همه ی مرحله های این سیر و سلوک  انکار ناپذیر است.پس در این مسیر نیاز به فانوس داریم تا راه و چاه یا چاله هایی که وجب به وجب این مسیر وجود دارد را نشان دهد.

دیگر نیاز ما  همره یا پیر رهنماست. پیر رهنما باید قدم هایش را دقیقا بر بر محراب حقیقت بگذارد تا دنباله رو و خود را تا ابد در مسیر ظلالت نکشاند. مرشد و رهنما باید دلیر و صادق و حتما مصلحت اندیش نباشد تا مسیر با لذت و ذلت رفته شود. لذت برای امید به مسیر و ذلت برای انسان سازی است.